یکی از مهمترین احکامی که در زمان جدایی و انحلال نکاح میان زوجین مطرح می شود، لزوم نگه داشتن عده است. لزوم نگهداشتن عده برای زن در صورت جدایی زوجین است. لزوم این امر که ناشی از احکام فقهی است ، تنها مربوط به عقد دائم نیست ؛ بلکه در عقد موقت نیز زن باید عده نگه دارد. از انواع عده که در قرآن کریم و قانون، به آن اشاره شده است، عده وفات شوهر، عده طلاق، عده فسخ نکاح، عده بذل یا انقضا مدت در ازدواج موقت می باشد که قواعد مختص به خود را دارند. در ادامه ابتدا به تعریف عده زن می پردازیم و انواع و اقسام عده را توضیح خواهیم داد.
عده زن چیست؟
در عده بودن زن یکی از موانع نکاح به شمار میآید و قبل از توضیح در این باره بجاست مفهوم و احکام عده مورد بررسی قرار گیرد. بنابر تعریف ماده 1150 قانون مدنی:
مقررات عده در حقوق ایران از فقه امامیه گرفته شده است. ولی باید یادآور شد که نهاد حقوقی عده منحصر به فقه اسلامی و حقوق کشور های مسلمان نیست، بلکه در حقوق برخی از کشور های غربی، نیز با اختلافاتی دیده می شود.
در توجیه عده دلایلی آورده شده است:
1) جلوگیری از اختلاط نسل ایجاب می کند که زن تا مدتی پس از انحلال نکاح نتواند شوهر کند.
2) رابطه نکاح، هر قدر ناپایدار و ملال آور باشد، محترم است و احترام آن اقتضا می کند که زن نتواند بلافاصله پس از انحلال نکاح، از نو ازدواج کند.
3) عده طلاق گاهی مهلتی برای تفکر و بازگشت به زندگی زناشویی است. در این مدت زن و شوهر می توانند درباره کانون خانوادگی و سرنوشت خود و فرزندانشان نیک بیندیشند و قانونگذار به شوهر امکان داده است که در صورت پشیمانی از گسستن رابطه زناشویی، با رجوع خود اثر طلاق را از میان برده، زندگی مشترک را بدون اشکال از سر گیرد.
اکنون که مفهوم و فلسفه عده تا حدی روشن شد بجاست اقسام عده را مورد بررسی قرار دهیم.
انواع عده
عده دارای اقسام مختلفی است:
1) عده وفات
2) عده طلاق
3) عده فسخ نکاح
4) عده نزدیکی به شبهه
5) عده بذل یا انقضا مدت در نکاح منقطع (ازدواج موقت)
آنچه بیشتر از اقسام دیگر اهمیت دارد عده وفات و عده طلاق است. عده فسخ نکاح دائم مانند عده طلاق و عده فسخ نکاح منقطع مثل عده بذل یا انقضا مدت در این نکاح است و عده نزدیکی به شبهه هم مانند عده طلاق است.
الف) عده وفات
عده وفات، یعنی مدتی که زن بعد از مرگ شوهر باید برای اختیار شوهر دیگر صبر کند، اصولا چهار ماه و ده روز است که مبتنی بر آیه 234 سوره بقره قرآن کریم است:
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
و مردانی که بمیرند و زنانشان زنده مانند، آن زنان باید از شوهر کردن خودداری کنند تا مدّت چهار ماه و ده روز بگذرد، پس از انقضاء این مدت بر شما گناهی نیست که آنان در حق خویش کاری شایسته کنند (از زینت کردن و شوهر نمودن)، و خداوند از کردارتان آگاه است.
یا همانطور که در ماده 1154 قانون مدنی آمده است:
بنابراین مدت عده وفات هیچگاه نمی تواند از چهار ماه و ده روز کمتر باشد و هرگاه زن باردار باشد و زایمان او در فاصله بیشتر از چهار ماه و ده روز صورت گیرد، مدت عده زن تا زمان زایمان خواهد بود. فقها می گویند عده وفات، ابعدالاجلین یعنی درازترین دو مدت (چهار ماه و ده روز و فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل) است.
ب) عده طلاق
عده طلاق بر حسب اینکه زن آبستن باشد یا نه متفاوت است. بعضی از زنان هم اصلا عده طلاق ندارند:
1) عده زن آبستن: عده زن آبستن، طبق ماده 1153 قانون مدنی، تا وضع حمل است:
بنابراین ، هرگاه با فاصله کمی بعد از طلاق زایمان روی دهد، عده منقضی می شود و زن می تواند بار دیگر ازدواج کند.
2) عده زن غیرآبستن: برابر ماده 1151 قانون مدنی:
عده طلاق زن غیرآبستن سه طهر است. طهر در لغت پاک شدن را گویند. و در اصطلاح حقوقی عبارت است از پاکی زن از عادت زنانگی و نیز مدتی که بین دو عادت زنانگی قرار می گیرد.
احتساب سه طهر بدین ترتیب است که طهری که طلاق در آن واقع شده، هر چند یک لحظه از آن باقی باشد، یک طهر به شمار می آید و هرگاه زن پس از آن دوباره عادت شود و دو طهر کامل ببیند، به محض اینکه وارد عادت سوم شد، مدت عده پایان یافته است.
بدین ترتیب، چون بنابه گفته فقها، حداقل مدت حیض (عادت زنانگی) سه روز و حداقل فاصله بین دو عادت زنانگی (مدت طهر) ده روز است، ممکن است عده پس از 26 روز و دو لحظه منقضی شود، تازه لحظه آخر که جزء ایام قاعدگی بعد از پایان سه طهر است جزء عده نیست و فقط دلیل بیرون آمدن از عده است.
البته این حداقل مدت عده است ولی چون معمولا زنان ماهی یک بار عادت می شوند، مدت عده طلاق اغلب در حدود سه ماه است و در احکام دادگاه ها نیز سه ماه ذکر می شود.
اگر زن با اقتضای سن، یعنی با اینکه به سن یائسگی نرسیده و در سن زنانی است که عادت می شوند، عادت زنانگی نبیند، مدت عده دقیقا سه ماه خواهد بود.
3) زنانی که عده طلاق ندارند: برابر ماده 1155 قانون مدنی:
مقصود از زن یائسه زنی است که به سن یاس رسیده باشد، یعنی سنی که دیگر امید باردار شدن ندارد. این سن به اعتقاد بعضی از فقها در هر زنی شصت سال تمام و به قول گروهی در زن معمولی پنجاه سال تمام و در زن قرشیه (زنی که به طایفه قریش منسوب است مانند زن سیده) شصت سال است. چون قانون مدنی سنی برای یائسگی معین نکرده، می توان گفت در حقوق ایران سن یائسگی مشخص نیست و برحسب مورد تفاوت می کند. در واقع، بر حسب طبیعت، همه زنان را از این لحاظ نمی توان در یک ردیف دانست. پس در صورت بروز اختلاف در این امر دادرس با جلب نظر کارشناس (پزشک) سن یائسگی را در هر مورد تشخیص خواهد داد.
ج) عده بذل یا انقضا مدت در ازدواج موقت
عده بذل یا انقضا مدت که مربوط به نکاح منقطع است با عده طلاق همیشه یکسان نیست. اگر زن حامل باشد، مانند مورد طلاق، عده او با وضع حمل منقضی می شود، ولی اگر حامل نباشد، در مورد بذل یا انقضا مدت یا فسخ نکاح منقطع، مدت کمتری برای عده او در نظر گرفته شده است. ماده 1152 قانون مدنی در این زمینه مقرر می دارد:
آنچه در این جا بیشتر مورد نظر بوده جلوگیری از اختلاط نسل است نه احترام به ازدواج سابق و از این رو مدت کمتری برای عده، که در عین حال برای جلوگیری از اختلاط نسب کافی است، تعیین گردیده است.
ازدواج با زنی که در عده است
نکاح با زنی که در عده دیگری است در حکم نکاح با زن شوهردار است. بنابراین نکاح مزبور باطل و احیانا موجب حرمت ابدی است. طبق مواد زیر، اگر کسی با زنی که در عده طلاق یا عده وفات است، با علم به عده و حرمت نکاح، ازدواج کند عقد باطل و این زن مطلقا بر آن مرد حرام موبد می شود. همینطور است اگر ازدواج بدون علم به این دو امر یا یکی از آن ها واقع شده و نزدیکی هم صورت گرفته باشد.
اما در صورت جهل (به عده و حرمت نکاح یا یکی از این دو) و عدم وقوع نزدیکی عقد باطل است ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود. قواعد مذکور مبتنی بر فقه امامیه است.
در فقه این مساله مطرح شده که اگر یکی از زوجین عالم و دیگری جاهل باشد و نزدیکی هم واقع نشده باشد پاسخ چیست؟
گروهی گفته اند نسبت به هر یک حکم او جاری می شود، عالم را مقتضای علم او و جاهل را مقتضای جهلش لازم می آید. مثلا اگر زن عالم به عده و حرمت نکاح و مرد جاهل به آن بوده است، حرمت ابدی فقط برای زن چدید می آید. و اگر دوباره این زن با آن مرد ازدواج کند، ازدواج از جانب مرد صحیح است و عقوبتی نخواهد داشت.
لیکن این نظر خالی از اشکال نیست، زیرا نکاح یک رابطه حقوقی است، نمی تواند از یک طرف صحیح و از طرف دیگر باطل باشد. بنابراین اگر یکی از زن و مرد عالم و دیگری جاهل باشد، باز هم حرمت ابدی حاصل خواهد شد.
بهترین وکیل طلاق برای مشاوره حقوقی
برای اینکه بتوانید مشاوره حقوقی خوبی در زمینه طلاق داشته باشید بهتر است با وکیل پایه یک دادگستری مشورت نمایید. با مجموعه وکیل VIP بهترین وکیل طلاق را میتوانید در کنار خود داشته باشید. در این مجموعه مشاوره حقوقی تلفنی و مشاوره حقوقی حضوری صورت میگیرد و میتوانید از بهترین وکیل مشهد در دعاوی خود استفاده کنید.
[ مقاله مرتبط: تعدد زوجات یا چند همسری در حقوق ایران ]
در صورت تمایل جهت مشاوره حقوقی طلاق از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
سلام اگه زوج قبل از پدرش فوت کند و چیزی بنامش نباشد مهریه زن بعد از فوت شوهر از ارثیه اخذ میشود؟ اگه بله آیا اول تکلیف مهریه ایشان مشخص میشود یا نه اول ارث بین وراث زنده تقسیم میشودو…؟
سلام
وقت بخیر
وراث حین الفوت ارث خواهند برد و زوج با توجه به تاریخ فوت که قبل از پدرش میباشد ارثی نمیبرد لذا سهم الارثی ندارد که قابل توقیف باشد. پس مهریه از پدرشوهر قابل مطالبه نیست مگر ضمانت کرده باشد. در این صورت به زوج ارثی تعلق نمیگیرد که بشود مهریه را از آن اخذ نمود.
وکیل پایه یک دادگستری
با سلام بنده ۴ سال پیش با همسرم بینمون اختلافی رخ داد که . منزلمون ترک کردن… ماهانه مهریه نفقه پرداخت میکنم .ایشون شکایت ضرب جرح کردن نیم درصد دیه ارش صادر کردن. منم حکم الزام به تمکین زدم و جناب قاضی ضرب جرحش در حدی نیس خوف ضرر جانی باشد و زندگی مشترک ترک کنن واز من تمکین نکنن . درخواست تمکین همسرم از من صادر کرد. ولی همسرم متاسفانه هنوز حاظر نیس به زندگی برگرده . آیا من میتونم درخواست ازدواج مجدد بدم حقوق بنده روزانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هست مشکلی در درخواست بوجود نمیاد؟من میتونم درخواست ازدواج مجدد بدم؟
باسلام و احترام
با توجه به صادر شدن حکم تمیکن و ناشزه بودن ایشان. میتوانید درخواست ازدواج مجدد بدهید. البته هنگام بررسی درخواست، وضعیت مالی شما نیز بررسی خواهد شد.
اگر زنی یقین کند همسرش فوت کرده و بعد از نگه داشتن عده وفات شوهر نماید ولی بعد از ازدواج بفهمد یقینش درست نبوده و همسرش یک ماه بعد از اون یقین فوت کرده تکلیف چیست؟
اگه زنی باشخصی صیعه نکاح خونده وبعد مدتی به دلایلی حاضر نشد با مرد زندگی کند وبدون اینکه نکاح باطل کند با دگری ازدواج کرده ولی شوهر دوم اطلاعی از ازدواج قبلی نداشته وبعد یک ماه زندگی مشترک شوهر قبلی فوت میکنه وبعد از چندین سال که گدشت شوهر دوم از موضوع باخبر میشود حکم این جریان لطف کنید