- در این مقاله قصد داریم، در ابتدا، به این سوال پاسخ دهیم، که تعریف علم حقوق چیست؟ سپس، به تعریف علم حقوق از نظر دکتر کاتوزیان و انواع حقوق میبپردازیم. اگر در مورد تعریف حقوق و انواع آن در مباحث حقوقی و غیرحقوقی سوالاتی دارید، که در این مقاله پاسخ داده نشده بود، در انتهای مقاله از مشاوران وکیل VIP بپرسید.
علم حقوق ، دانشی که به بررسی حق و حقوق اشخاص (حقیقی و حقوقی) و نحوه ساماندهی و احقاق این حقوق میپردازد. گروهی عقیده دارند مبنای اصلی حقوق اصل و نظریه عدالت است، یعنی قانونگذار باید از قواعد عدالت پیروی کند و مردم نیز در صورتی ملزم به اجرای قانون میباشند که آن را عادلانه بیابند. علم عدالت یا علم حقوق از شمار علوم دشوار است، قواعد و اصول آن وسیع است.
حقوق علم است یا هنر
درباره معنی درست علم و هنر و تفاوت این دو گفتگو بسیار است. باید گفت نظام حقوقی هر دو جنبه را داراست زیرا در ایجاد قواعد آن از حوادث اجتماعی و آرمانهای اخلاقی هر دو استفاده میشود: از طرفی باید نیازمندیهای اجتماع را با مشاهده وقایع خارجی تشخیص داد و به روش سایر علوم رابطه علیت بین حوادث را دریافت. از سوی دیگر، بایستی در پی بهترین قواعد بود و از میان مقررات به دست آمده آن را برگزید که با نیازمندیهای اجتماعی سازگارتر باشد. به گفته یکی از بزرگان:
حقوق هنری است که بر مبنای علم استوار شده: بدین تعبیر که هنر در گزینش نهایی به کار میرود، ولی قواعد به شیوه علمی به دست میآید.
تعریف علم حقوق
تعریف علم حقوق از نظر دکتر کاتوزیان به این صورت است که گاه اصطلاح علم حقوق در برابر فن حقوق به کار می رود. به گمان بعضی، مطالعه علم حقوق با آنچه دادرسان و وکیل ها در مقام فصل یا دفاع از دعوا به کار می برند دو نظام مختلف است. ولی باید دانست که این هر دو گروه در اشتباهند و حقوق را نمی توان به دو رشته علمی و نظری تقسیم کرد.
حقوق مجموع قواد زندگی ماست. پس قانونی که جدای از حوادث اجتماعی بماند فایده لازم را ندارد. حقوق نیز مانند سایر علوم و هنر ها قواعد فنی خاص دارد که حقوقدان باید آن را بداند و به جای خود به کار برد.
عالم حقوق را نباید به منزله سنگ تراشی دانست که قطعههای مرمر را به دستور هنرمند مجسمه ساز و بدون اطلاع از اصول کار او میتراشد.
تعریف حق در علم حقوق
سلطه و امتیازی که شخص نسبت به یک مال یا نسبت به شخص یا اشخاص دیگر یا نسبت به دست آوردهای فکری خود پیدا می کند تعریف حق گفته میشود.
اقسام حقوق
حقوق به دو قسم کلی تقسیم میشوند:
مالی: حقوقی که قابل تقویم به پول هستند، یعنی می توان ارزش اقتصادی آن ها را با پول سنجید.
غیر مالی: حقوقی هستند که نمی توان ارزش آن ها را با پول سنجید و وابسته به شخصیت افراد است.
[ مقاله مرتبط: حق چیست؟ و انواع حق مالی و غیر مالی ]
انواع حقوق در قانون ایران
علم حقوق به تنظیم روابط اشتغال دارد. پیچیدگی روابط امروزی نیز خود سبب شده تا علم حقوق سرشار از قواعد گوناگون و متفاوت باشد. اساسیترین و عمدهترینِ تقسیمبندیها در این زمینه در در دو دسته خلاصه میشوند:
- حقوق خصوصی و حقوق عمومی
- حقوق داخلی و حقوق بینالمللی
اگرچه تقسیمبندیهای فوق، کامل و بینقص نیستند، اما از کارآمدترین آنها هستند. در ادامه به معرفی انواع حقوق میپردازیم.
حقوق خصوصی
حقوق خصوصی یکی از دو شاخه اصلی علم حقوق است. حقوق خصوصی در مقابل حقوق عمومی قرار میگیرد که به روابط میان افراد با مأموران دولت و انتظام سازمانهای دولتی میپردازد. حقوق خصوصی مجموعه قواعد حاکم بر روابط افراد با یکدیگر است؛ قواعدی که در روابط تجاری، خانوادگی و تعهدات اشخاص در قبال یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرد و حاکم است، در این مجموعه قرار دارند. تمیز و تشخیص مفهوم حقوق خصوصی از حقوق عمومی و تعیین قلمروهای آنان خالی از فایده نیست.
از زیر مجموعههای حقوق خصوص میتوان به حقوق مدنی اشاره کرد که در ایران چون نویسندگان قانون 1307 با تمدن و فرهنگ فرانسه آشنایی بیشتر داشتند آن را قانون مدنی نامیدند.
حقوق عمومی
هدف حقوق عمومی تأمین مصالح عموم جامعه و هدف حقوق خصوصی تأمین منافع اشخاص است. حقوق عمومی عبارت است از تدبیرها و تأملات حقوقی پیرامون چیستی، چرایی، چگونگی و آیینهای ملک و حکمرانی. و قاعده حقوقی مربوط به سازمان دولت و طرز عمل آن و مقررات مربوط به سازمانهای دولتی یا روابط بین مردم و دولت را تنظیم میکند. روابط دولت و سازمانهای وابسته به آن و مأمورین آنها با افراد جامعه در قلمرو این شاخه از حقوق میگنجند.
حقوق عمومی شامل حقوق بینالملل عمومی، حقوق اساسی، حقوق اداری، حقوق جزا و حقوق مالیه عمومی است.
حقوق بین الملل
حقوق بینالملل مجموعه قواعدی است که بهطور کلی در رابطه بین دولتها و بین ملتها مورد پذیرش قرار میگیرند. این یک چارچوب برای انجام روابط بینالمللی با ثبات و سازمان یافتهاست. حقوق بینالملل از نظامهای قانونی دولتی متفاوت است، زیرا در درجه اول برای کشورها و نه برای شهروندان خصوصی قابل اجرا است. قوانین ملی ممکن است در زمانی که معاهدات صلاحیت ملی را به دادگاههای بینالمللی مانند دادگاه اروپایی حقوق بشر یا دادگاه بینالمللی واگذار نماید، قانون تبدیل به قانون بینالمللی میشود. پیمانهایی مانند کنوانسیون ژنو ممکن است به قوانین ملی احترام بگذارند تا به بخشهای مربوط برسند.
بسیاری از قوانین بینالمللی حکومت مبتنی بر رضایت است. این بدان معنی است که یک عضو دولتی موظف به رعایت این نوع قوانین بینالمللی نیست، مگر اینکه به صراحت با یک دوره خاص موافقت کند. این مسئله حاکمیت دولتی است. با این وجود، جنبههای دیگر حقوق بینالملل بر اساس رضایت نیستند، اما همچنان در مورد بازیگران دولتی و غیردولتی مانند قوانین بینالمللی عرفی و هنجارهای قانونی (قواعد آمره) واجب است.
همچنین حقوق بین الملل به دو مورد عمومی و خصوصی نیز تقسیم میشود.
حقوق جزا و جرم شناسی
گرایش حقوق جزا و جرمشناسی شاخهای از حقوق عمومی است و دارای اصول و قواعد كلی ناظر بر جنبههای ماهوی و شكلی مستقل از هم است که با تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی شهروندان ارتباط تنگاتنگ دارد. این رشته خود شاخه های مختلف علوم جنایی از جمله علوم جنایی حقوقی، علوم جنایی تجربی، سیاست جنایی و فلسفه کیفری را در بر میگیرد.
تحول روزافزون در سبک زندگی بشری، اصول و مبانی جرم انگاری و تعیین ضمانت اجراهای کیفری باعث شده تا این رشته، به یکی از پرشتاب ترین گرایشهای در حال تحول در رشته حقوق تبدیل شود. گسترش علوم جنایی تجربی (از جمله علوم جرمیابی، جرمشناسی و كیفرشناسی و جامعه شناسی عدالت کیفری) نشانگر تخصصی شدن حقوق جزا است كه بیتردید مرتبط با تحولات حاكم بر جامعه، صنعت، اقتصاد و … است.
با این حال آن چه در میان گونههای متنوع علومجنایی اهمیت ویژه دارد حقوق جزا در مفهوم خاص خود و علم جرم شناسی است.
[ مقاله مرتبط: مکتب حقوق فطری یا طبیعی چیست؟ ]
در صورت تمایل جهت مشاوره حقوقی فوری از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
سلام
تمیز بین حقوق عمومی و خصوص در انواع حقوق به چه صورت است؟
سلام
تمیز بین حقوق عمومی و خصوصی پیشینه بسیار طولانی دارد و حتی در میان رومیان نیز مرسوم بوده است. ولی جدایی این دو شعبه با تدوین قانون ناپلئون قطعیت بیشتری یافت، زیرا این قانون فقط ناظر به روابط خصوصی اشخاص بود و از ابتدا نیز قانون مدنی نامیده شد.