قیم در لغت به معنی مستقیم، متولی، سرپرست، دارای قیمت، سید و کسی که متولی از شخص محجور است میباشد. قیم زمانی انتخاب میشود که شخص محجور از لحاظ قانونی ولی خاص نداشته باشد و باید تحت ولایت و سرپرستی قرار گیرد. البته فردی که به قیمومت منتصب میشود باید شرایطی داشته باشد و از ویژگیهای لازم برای انجام این کار برخوردار باشد. نصب قیم به حکم مستقیم قانون نبوده، بلکه در صورت فقد ولی خاص و با شرایط از طرف حاکم منصوب میشود. در این مقاله به تعریف قیم که چه کسی است میپردازیم و در ادامه به شرایط قیم شدن و موانع قیمومت خواهیم پرداخت و در انتها موارد عزل قیم گفته شده است.
قیم کیست؟
محجورین کسانی هستند که به علت صغر سن یا نقص یا اختلال قوای دماغی نمیتوانند در امور خود آزادانه تصرف کنند و اعمال حقوقی که برای حیات انسان لازم است انجام دهند و از این رو به حمایت های قانون گذار نیاز دارند.
طبق ماده 1207 قانون مدنی، محجورین به سه دسته تقسیم و محدود میشوند: 1) صغار 2) افراد غیر رشید 3) مجانین
در اصطلاح حقوقی قیم شخصی است که در صورت نبودن ولی خاص (ولی قهری و وصی) به وسیله دادگاه برای سرپرستی و اداره امور محجور نصب میشود، بنابراین قیمومت وظیفه و سمتی است که از طرف قاضی به شخصی که قیم نامیده می شود برای سرپرستی و اداره امور محجور، در صورت فقد ولی خاص، واگذار میگردد.
»» برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد قیمومت به مقاله معنی قیمومت در حقوق ایران چیست؟ مراجعه کنید.
موارد تعیین قیم
به موجب ماده 1218 قانون مدنی برای اشخاص ذیل نصب قیم یا همان تعیین قیم میشود:
1. برای صغاری که ولی خاص ندارند؛
2. برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آن ها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند؛
3. برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آن ها نباشد.
قیم موقت
برابر با ماده 1228 قانون مدنی:
شرایط قیم شدن و اوصاف آن
نامزد قیمومت باید واجد پارهای اوصاف و فاقد برخی از عیوب و کمبودها باشد. اوصاف قیم به اوصاف مثبت و منفی قابل تقسیم است. اوصاف مثبت اوصافی است که قیم باید آنها را دارا باشد و اگر نامزد قیمومت، آن اوصاف را نداشته باشد به سمت قیم منصوب نخواهد شد، اما اوصاف منفی صفاتی است که قیم نباید آنها را داشته باشد و وجود آنها مانع احراز قیمومت است.
در زمینه اوصاف مثبت (شرایط قیم) میتوان از: توانایی، امانت، بلوغ، رشد و اسلام نام برد و در مورد اوصاف منفی پارهای موانع قانونی مانند ارتکاب برخی از جرایم و فساد اخلاق قابل ذکر است.
1) توانایی
داشتن قدرت و توانایی شرط عقلی سمت قیم می باشد، زیرا بدون این وصف قیم قادر به انجام دادن وظیفه نخواهد بود و با نصب فرد ناتوان نمی توان امور محجور را اداره کرد. البته منظور از توانایی، قدرت جسمانی و فیزیکی نیست بلکه قدرت انجام دادن اعمال حقوقی، داشتن مدیریت، درایت و اداره امور زندگی محجور مدنظر است.
مواظبت شخص مولیعلیه و نمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوطه به اموال و حقوق مالی او با قیم است.
2) امانت
امانت مهمترین وصفی است که قیم باید به هنگام نصب و در دوران تصدی پیوسته دارا باشد. هرگاه شخصی امین نباشد به سمت قیم منصوب نمیشود و اگر در عمل و از روی اشتباه به این سمت منصوب شده باشد، هر وقت که خلاف آن ثابت شد و معلوم گردید که شخص منصوب از اول امین نبوده، یا پس از نصب، این صفت از او سلب شده است، از سمت خود عزل میشود.
قیمی که تقصیر در حفظ مال مولیعلیه بنماید مسئول ضرر و خسارتی است که از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده اگرچه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.
3) بلوغ و رشد
قیم باید بالغ و رشید باشد و اشخاص محجور را نمی توان به سمت قیم منصوب کرد، زیرا به حکم عقل کسی که خود محتاج به قیم است نمی تواند قیم دیگری باشد.
قیمی که تقصیر در حفظ مال مولیعلیه بنماید مسئول ضرر و خسارتی است که از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده اگرچه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.
4) اسلام
در حقوق اسلام ولایت کافر بر مسلم پذیرفته نشده است. «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» (آیه 141 سوره نساء).
ولی مُسلِم نمیتواند برای امور مولیعلیه خود وصی غیر مُسلِم معین کند.
موانع قانونی قیم شدن
با توجه به اینکه قیم باید شایسته و امین باشد. علاوه بر کسانی که به دلیل نداشتن شرایط قیم شدن ممنوع شدهاند، اشخاصی به حکم قانون نیز از داشتن سمت قیمومت منع شدهاند. قانون گذار موانع قانونی برای شرایط قیم را به چهار گروه تقسیم کرده و در ماده 1231 قانون مدنی مشخص کرده که اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت معین شوند:
1. کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل با موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر.
2. کسانی که حکم ورشکستگی آن ها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آن ها تصفیه نشده است.
3. کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند. چنین کسانی از تصدی قیمومت ممنوع اند، اگر چه حکمی به فساد اخلاق آنان از یک مرجع قضایی صادر نشده باشد. تشخیص شهرت به فساد اخلاق با دادگاه صالح برای نصب قیم است.
4. کسی که خود یا خویشان طبقه اول او دعوایی بر محجور دارند. این اشخاص در معرض اتهام اند و بعید است با امانت و دلسوزی کار های محجور را اداره کنند و به همین لحاظ قانون آنان را از تصدی قیمومت منع کرده است.
– اشخاصی که محجور بر انان یا اقربای طبقه اولشان دعوایی دارد نیز همین وضع را دارند و باید ممنوع از قیمومت باشند.
[ مقاله مرتبط: وظایف و اختیارات قیم ]
موارد عزل قیم
به حکم ماده 1248 قانون مدنی، در موارد ذیل قیم از سمت خود عزل میشود:
1. اگر معلوم شود که قیم فاقد صفت امانت بوده و یا این صفت از او سلب شود.
2. اگر قیم مرتکب جنایت و یا مرتکب یکی از جنحه های ذیل شده و به موجب حکم قطعی محکوم گردد: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر یا تقلب.
3. اگر قیم به علتی غیر از علل فوق محکوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولی علیه را اداره کند.
4. اگر قیم ورشکسته اعلان شود.
5. اگر عدم لیاقت یا توانایی در اداره اموال مولی علیه معلوم شود.
[ مقاله مرتبط: موارد انعزال و عزل قیم ]
[ مقاله مرتبط: پایان قیمومت و استعفای قیم چگونه است؟ ]
در صورت تمایل جهت مشاوره حقوقی درباره قیم شدن و شرایط آن از طریق لینک زیر اقدام نمایید: