تعریف دین در اسلام
در تعریف دین مورد های بسیاری مطرح شده که هر یک ناظر به یکی از ابعاد دین است. دین تعالیمی است که خداوند به واسطه پیامبران برای هدایت بشر نازل کرده است. این تعالیم، دارای ابعادی مختلفی است که بخشی مربوط به عالم ماورا و غیب، بخشی مربوط به حوزه اخلاق، بخشی مربوط به تکالیف فردی و اجتماعی و بخشی نیز مربوط به نظریاتی در باب جهان و انسان و برخی حوادث خارجی و … است. در ادامه به تفسیر بیشتر تعریف دین و پیشینه دین در تاریخ می پردازیم.
تعریف دین
دین در لغت به معنای فرمان برداری، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم و جزا و در اصطلاح، مجموعه عقاید و قوانین و مقررات عملی و اخلاقی است که خداوند از طریق پیامبران برای هدایت و سعادت انسان ها نازل فرموده است که اعتقاد و عمل به آنها موجب سعادت دنیا و آخرت انسان می گردد. و دارای ابعاد مختلفی نظیر بعد شناختی و آموزه ای، اخلاقی، فردی، عبادی، حکومتی، اقتصادی، حقوقی و جزایی، احساسی و روانی و آرمانی است.
از دیدگاه قران، دین در نزد خدا اسلام است، یعنی تسلیم در برابر خدا بودن، که معنای عامی است که همه شریعت های تحریف ناشده در هر عصری را در بر میگیرد. با توجه به اینکه قرآن، واژه دین را به صورت مفرد به کار برده است نه جمع، بنابراین، به همین جهت از به کارگیری واژه ادیان خودداری نموده ایم. پس دین، حقیقیت واحدی است که به صورت شریعت های مختلف نظیر شریعت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و … جلوه گر شده است. از این رو هر کس جز دین اسلام دین دیگری را طلب کند و پیرو آن گردد، هرگز از وی پذیرفته نیست.
آیه 85 آل عمران:
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ
هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است.
پیشینه دین در تاریخ
با توجه به نیاز انسان به دین و ضرورت الهی بودن آن، می توان گفت که تاریخ دین حق – که همان دین اسلام می باشد- همزمان با پیدایش انسان بوده است. هنگامی که تنها حضرت آدم و حوا می زیستند، حضرت آدم پیامبر الهی بود و پیام های الهی بر وی نازل می شد. البته دین ایشان بسیار ساده و مشتمل بر کلیاتی چند بود هاست، از جمله یکتاپرستی، باور به معاد و زندگی ابدی، اعتقاد به بعثت پیامبران از سوی خدا برای هدایت بشر و تعدادی از قواعد اخلاقی و احکامی عملی.
فطری بودن دین
دین امری فطری است؛ بدین معنا که دین مجموعه اعتقادات و اعمالی است که فطرت و ساختار وجودی آدمی آن را اقتضا می کند و در پرورش استعداد های آدمی موثر است. بی شک توحید، نبوت و معاد به عنوان عناصر اصلی دین، اقتضای وجود آدمی است.
معرفت و گرایش به خدا در نهاد آدمی سرشته شده و از آن جدایی ناپذیر است. میل به جاودانه زیستن و میل به راحتی مطلق که در عالم آخرت میسر است، نیز میلی فطری می باشد. این در حالی است که کلیات تعالیم و دستور های دینی از جمله عبادات و پرستش خداوند و یا فرمان هایی برای تنظیم روابط اجتماعی، مطابق با فطرت و ساختار وجود آدمی است و از این روست که هرکس از فطرت خود فاصله نگرفته، با کمال میل به آن گردن می نهد. بنابراین فطری بودن دین، یعنی مطابق بودن محتوای دین با ساختار وجودی انسان.
مراتب دین
شریعت ها و مذاهب، در طول تاریخ، دارای حقیقت واحدی هستند که همان اسلام (تسلیم بودن در برابر خدا) است. اختلاف آن ها نیز برحسب درجات کمال است که در استعداد های امت های گذشته و آینده ریشه دارد. به تعبیری شرایع مختلف مانند سال های مختلف یک دوره تحصیلی و یا مانند مراحل درمان یک بیماری است. همه مراحل درمانی که پزشک تجویز می کند، دارای هدف مشترک و واحدی است. بی گمان شرایط و زمان و طبیعت بیمار، چنین مراحلی را اقتضا کرده است. از این روست که قرآن در آیه 48 سوره مائده می فرماید:
لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ
برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار داده ایم.